مدرسه ی دانشجوکلاس 1گروه ادیسون
مدرسه ای ازجنس فیزیک
ادیسون در طول حیات علمی خویش توانست ۲۵۰۰ امتیاز اختراع را در ایالات متحدهٔ آمریکا، بریتانیا، فرانسه و آلمانتلفن،ماشین تکثیر، میکروفن، گرامافون، دیکتافون، کینتوسکوپ (نوعی دستگاه نمایش فیلم)، دینام موتور و لاستیک مصنوعی از جمله مواد و وسایلی هستند که بدست ادیسون و همکارانش ابداع یا اصلاح شدند. به نام خود ثبت کند که رقمی حیرتانگیز و باورنکردنی به نظر میرسد. واقعیت این است که بیشتر اختراعات وی تکمیل شدهٔ کارهای دانشمندان پیشین بودند و ادیسون کارمندان و متخصصان پرشماری در کنار خود داشت که در پیشبرد تحقیقات و به سرانجام رسانیدن نوآوریهایش یاریش میکردند. دهنی ذغالی ادیسون از اولین مخترعانی بود که توانست با موفقیت بسیاری از اختراعات خود را به تولید انبوه برساند. ادامه در ادامه مطلب...!
توماس ادیسون در شهر میلان ایالت اوهایو متولد شد و سالهای کودکی را در پورتهِرون میشیگان بسر برد.«آل» بیش از یک سال نتوانست به مدرسه برود و دوران نوجوانی را با کارهایی چون فروختن ساندویچ و آبنبات در کنار ریل قطار و یا سبزی فروشی گذراند. او که برای فروش اجناس خود مرتباً با ترن میان پورتهرون و دیترویت در رفت و آمد بود، توانست از شرکت راهآهن نمایندگی توزیع یک روزنامهٔ دیترویتی را بدست آورد. با پسانداز پول حاصل از فروش روزنامه، آل توانست یک ماشین چاپ دست دوم خریداری کند. او دستگاهش را در یک واگن بارکشی نصب کرد و در سن پانزده سالگی اولین شمارهٔ روزنامهٔ خود را با نام «ویکلی هرالد» منتشر ساخت. این نشریه که تمام کارهایش را ادیسون خود انجام میداد، نخستین و تنها روزنامهای بود که در یک قطار در حال حرکت حروفچینی و چاپ میشد. در سال ۱۸۶۲ م. وی اتفاقاً با تلگراف که در آن زمان وسیلهٔ نوظهوری بود آشنا شد و با وجود کمشنوایی چندی بعد توانست در ادارهٔ راهآهن بهعنوان تلگرافچی شغلی برای خود بیابد و با تمرین زیاد یکی از چابک دستترین مأموران تلگراف در آمریکا شود. ادیسون هنگامی که فقط بیست و یک سال داشت، اولین اختراع خود را که یک دستگاه الکتریکی شمارش آراء بود عرضه کرد. آن دستگاه فروش نرفت و او تصمیم گرفت که دیگر تا احتیاج و تقاضای عامه ایجاب نکند به فکر اختراع دیگری نیافتد . در سال ۱۸۶۹ م. ادیسون که ادارهٔ راهآهن را ترک کرده بود، بهعنوان سرپرست فنی به استخدام یک مؤسسهٔ صرافی بزرگ در نیویورک در آمد. در این مقام او توانست نخستین اختراع موفقش را که نوعی تلگراف چاپی بود، به نام خود ثبت کند. تلگراف ادیسون برخلاف انواع رایج که علائم مورس را به صورت صداهای کوتاه و کشیده به گوش اپراتور میرسانیدند، آنها را به شکل خط و نقطه بر روی نوار کاغذی چاپ میکرد. او حق امتیاز اختراعش را در مقابل چهل هزار دلار به مدیر صرافخانه واگذار کرد و با پول آن در شهر نیوآرک ایالت نیوجرسی یک کارگاه تحقیقاتی برای خود برپا نمود. در محل جدید او علاوه بر تکمیل لوازم جانبی تلگراف، یک سامانهٔ پیشرفتهٔ نمایشگر اطلاعات بورس را طراحی کرد که سود هنگفتی از آن حاصل آمد. ادیسون مدتها این فکر را در سرداشت که کارگاهش را به محل بازتر و بزرگتری منتقل کند. با فراهم شدن سرمایهٔ کافی، سرانجام در سال ۱۸۷۶ م. در منطقهٔ «منلوپارک» نیوجرسی یک لابراتوار پژوهشی مجهز بنیاد نهاد و گروهی از افراد لایق و مستعد را به همکاری فراخواند. تأسیس این آزمایشگاه نقطهٔ عطفی در رشته فعالیتهای ادیسون و از بزرگترین ابتکارهای او به شمار میرود. آزمایشگاه منلو پارک نخستین مؤسسهای بود که منحصراً با هدف تولید و تکمیل ابداعات علمی برپا شد و آن را باید نمونهٔ اولیهٔ آزمایشگاههای تحقیقاتی بزرگی دانست که از آن پس تمام صنایع مهم در کنار کارگاههای خود ایجاد کردند. در سایهٔ نظارت و سازماندهی توماس ادیسون و کار گروهی کارمندان وی صدها اختراع کوچک و بزرگ در این مؤسسه به ثمر رسیدند که البته همگی به نام ادیسون تمام شدند. از قدیم الایام، داشتن وسیلهای که بتوان با آن صدا را ضبط کرد از آرزوهای بشر بوده است. قبل از آنکه توجه ادیسون به این مقوله جلب شود، لئون اسکوت مارتینویل فرانسوی (۱۸۵۷ م.) و دیگران تحقیقاتی کرده و گامهایی در این راه برداشته بودند؛ اما دستگاههای آنها عملاً ً قابل استفاده نبود زیرا تنها با یک دور گوش دادن، صدای ضبط شده از بین میرفت. سابقهٔ سیستم روشنایی الکتریکی به اواسط قرن نوزدهم میرسد. در سال ۱۸۵۴ م. هاینریش گوبل نخستین لامپ برق را اختراع کرد که حدود چهارصد ساعت نور میداد اما آن را به نام خود به ثبت نرساند. پس از وی جیمز وودوارد، ویلیام سایر، متیو ایوانز (۱۸۷۵ م.) و جوزف سووان (۱۸۷۸ م.) مدلهای دیگر چراغهای ا لکتریکی را ارائه کردند. کمی پیش از آنکه ادیسون نیز وارد این عرصهٔ جدید شود، والیس صنعتگر آمریکایی نوعی چراغ برق را روانهٔ بازارکرده بود که نمونهای از آن به دست ادیسون رسید (۱۸۷۸ م.). دستگاه والیس تشکیل میشد از چارچوبی با یک حباب و دو میلهٔ فلزی متحرک که به هر کدام تکه ذغالی متصل بود .عبور جریان برق از میلهها باعث میشد که دو قطعه ذغال بسوزند و میانشان قوس الکتریکی بسیار درخشانی به رنگ آبی پدیدار شود. این چراغ الکتریکی ابتدایی بازده پایینی داشت زیرا مصرف برق آن زیاد و عمر ذغالهایش کم بود. با این وجود، ادیسون که به اهمیت اختراع والیس پیبرده بود، تصمیم گرفت آن را اصلاح کند و به جای ذغال مادهٔ مناسب تری بیابد که با برق کمتر مدت درازی روشنایی بدهد و به مرور زمان نسوزد و از بین نرود. پس از یک سال تلاش بیوقفه و آزمایش صدها مادهٔ گوناگون، سرانجام ادیسون و همکارانش توانستند با خالی کردن هوای داخل حباب و استفاده از نخ معمولی کربونیزه (ذغالیشده) لامپی بسازند که تا چهل ساعت نور بدهد. این موفقیت اولیه موجب شد تا آنها با پشتکار بیشتری به تحقیقات خود ادامه دهند و زمانیکه موفق شدند عمر متوسط چراغ برق را به پانصد ساعت برسانند، ادیسون تشخیص داد که زمان مناسب برای نمایش آن فرا رسیده است. او از روزنامهنگاران و صاحبان سرمایه دعوت کرد تا در شب ۳۱ دسامبر ۱۸۷۹ م. برای دیدن اختراع جدیدش به منلوپارک بیایند. به دستور او آزمایشگاه و اطراف آن را با صدها لامپ برق آراستند بطوریکه محوطهٔ منلوپارک و جادهٔ منتهی به آن غرق در نور شده بود. ادیسون میهمانان خود را با چیزی روبرو کرده بود که برایشان سابقه نداشت. منظرهٔ لامپهای نورانی بازدیدکنندگان را به شدت تحت تأثیر قرار داد؛ بطوریکه وقتی ادیسون نقشهٔ خود را برای تأسیس یک کارخانهٔ بزرگ الکتریسیته در نیویورک مطرح کرد پیشنهادش با استقبال گرم سرمایهداران حاضر روبرو شد. در ۲۷ ژانویه ۱۸۸۰ م. ادیسون تقاضانامهٔ دریافت امتیاز اختراع «لامپ روشنایی الکتریکی» را به ادارهٔ اختراعات آمریکا تسلیم کرد اما با درخواستش موافقت نشد. کارشناسان سازمان معتقد بودند که طراحی و ساخت لامپ ادیسون بر مبنای مطالعات ویلیام سایر انجام شده است؛ بنابراین تنها امتیاز اختراع رشتهٔ ذغالی شده پرمقاومت (مادهٔ تولیدکنندهٔ نور لامپ) به ادیسون تعلق گرفت. در ۱۳ فوریه ۱۸۸۰ م. وی به کشف یک پدیدهٔ مهم فیزیکی نائل آمد که اکنون به اثر ادیسون معروف است. دو سال پس از نمایش عمومی لامپ الکتریکی، (۱۸۸۲ م.) ساختمان کارخانهٔ مرکزی تولید برق موسوم به «ایستگاه پرل استر یت» به پایان رسید و در چهارم سپتامبر همان سال نخستین سیستم توزیع نیروی الکتریسیته در جهان با قدرت ۱۱۰ ولت و ۵۹ مشتری در پایین محلهٔ منهتن به دست ادیسون افتتاح گردید. چندی بعد ادیسون کوشید تا حق امتیاز لامپ برق را در بریتانیا از آن خود کند و بر رقیبش جوزف سووان – که مستقل از ادیسون موفق به اختراع لامپ حرارتی ِرشته کربنی شده بود- پیروز شود اما پس از یک دعوای حقوقی بیحاصل، دو طرف با یکدیگر به توافق رسیدند و برای بهرهمند شدن از منافع اختراعشان در بریتانیا شرکت «ادیسووان» را تأسیس کردند. این شرکت در سال ۱۸۹۲ م. جزئی از کمپانی بزرگ جنرال الکتریک (متعلق به ادیسون) گردید. همانطور که گفته شد، بیشتر اختراعات ادیسون حاصل تکمیل ایدههای دیگران و کار دستهجمعی گروه بزرگی از تکنسینها و کارمندانی بود که تحت نظارت او به تحقیق و آزمایش میپرداختند. لویس لاتیمر دستیار آفریقایی-آمریکایی ادیسون که در پروژهٔ چراغ الکتریکی نقش مهمی داشت، از جملهٔ این افراد است.اگر امروز کمتر نامی از کسانی مانند او به میان میآید، به این دلیل است که ادیسون غالبا همکاران خود را در افتخار و اعتبار اختراعاتش سهیم نمیکرد. با این همه شکی نیست که بدون قدرت سازماندهی و خصوصاً همت بلند ادیسون دست یافتن به این همه موفقیت ممکن نبود. نیکلا تسلا فیزیکدان بزرگ و یکی از همکاران ادیسون دربارهٔ روش او برای حل مسائل مینویسد: «اگر ادیسون میخواست سوزنی را در انبار کاهی پیدا کند، با پشتکارفراوان دانه به دانه رشتههای کاه را کنار میزد تا بالاخره سوزن نمایان شود. بارها با تأسف شاهد بودم که چگونه بخش اعظم وقت و انرژی او صرف یافتن یک فرمول جزئی یا انجام دادن محاسبهای کوچک میشد.» ادیسون خود نیز در اینباره گفته است: «نوآوری عبارت است از یک درصد الهام روح و نود و نه درصد عرق ریختن و تلاش کردن.» تسلا دانشمندی شایسته و بهترین کارمند ادیسون بود. او ابتدا از طرف ادیسون مأمور شده بود تا راههای توسعهٔ سیستمهای جریان مستقیم (DC) را بررسی کند اما چون پس از پایان کار ادیسون تعهدات مالی خود را زیر پا گذاشت تسلا تصمیم به ترک شرکت او گرفت. با پذیرش استعفای تسلا، ادیسون مرتکب اشتباه بزرگی شد چرا که چندی بعد تسلا با کشف جریان متناوب (AC) در برابر امپراتوری ادیسون و سیستم DC او قد علم کرد. او با حمایت جرج وستینگهاوس کارخانهدار معروف سامانههای چندفازی توزیع برق را برپایهٔ جریان AC تکامل بخشید که بسیار کارآمدتر از سیستم ادیسون بود. با وجود تبلیغات منفی جنرال الکتریک، جریان AC روز به روز رواج بیشتری یافت و سرانجام سلطه ادیسون را بر بازار صنایع الکتریکی درهم شکست. در سال ۱۸۸۹م. یکی از کارمندان شرکت ادیسون به اسم ویلیام کندی لوری دیکسون نوعی دستگاه نمایش فیلم اختراع کرد که پنج سال بعد(۱۸۹۴م.) با نام تجاری کینهتوسکوپ (متحرک نما) در نیویورک به معرض نمایش گذاشته شد. کینهتوسکوپ دستگاهی بود که هرکس از سوراخ آن به درون مینگریست و دستهای را میچرخاند، تصاویر متحرکی را مشاهده میکرد. این وسیله ابتدا بهعنوان مکمل گرامافون و برای رونق بخشیدن به بازار آن طراحی شده بود وهدف آن بود که با افزودن امکان تماشای عکس متحرک، بر جذابیت گرامافون نزد خریداران افزوده شود. با وجود اهمیت این اختراع، ادیسون یا دیکسون را نمیتوان پایهگذار سینما دانست؛ کینهتوسکوپ آنها بیشتر به ماشین «شهر فرنگ» شبیه بود و دریک زمان بیش از یک نفر نمیتوانست از آن استفاده کند. چنین دستگاهی در عصر جدید که تودهٔ مردم به هیجان و سرگرمیهای دستهجمعی نیاز داشتند چندان به کار نمیآمد. ایدهٔ بزرگ کردن تصاویر و بکارگیری پردهٔ نمایش هرگز به ذهن ادیسون نرسید چون همانطور که گفتیم از اختراع کینهتوسکوپ مقصود دیگری داشت ولی حدود یک سال بعد لویی لومیر صنعتگر ثروتمند فرانسوی با ساختن دوربین فیلمبرداری و پروژکتور و افتتاح اولین سالن سینما در گراند کافه پاریس (۲۸ دسامبر ۱۸۹۵م.) نخستین گامها را برای علاقمند کردن مردم به این پدیدهٔ نو برداشت. پس از گذشت چند سال، سالنهای نمایش فیلم در اروپا و آمریکا آنقدر فراوان شده بود که ادیسون نیز چارهای جز پیوستن به این جریان و کنار گذاشتن سینمای تک نفرهاش ندید. ادیسون در تبدیل سینما به رسانهای همگانی و صنعتی سودآور نقش مؤثری ایفا کرده است. فیلم استاندارد ۳۵ میلیمتری با چهار روزنه در لبهٔ هر فریم که هنوز مورد استفاده قرار میگیرد از یادگارهای ادیسون است. وی همچنین مؤسس اولین استودیوی فیلمسازی دنیا (بلک ماریا در ایالت نیوجرسی) است. نخستین فیلم کپی رایت شدهٔ تاریخ سینما با عنوان «عطسهٔ فرد اُت» در این استودیو ساخته شد. در اول فوریه ۱۸۹۳م. ادیسون ساختمان «بلک ماریا» نخستین استودیوی تصاویر متحرک را در وست اورنج ِ نیوجرسی به پایان برد. او کوشید تا اختراع دوربین فیلم برداری را تماماً به خود نسبت دهد و حق استفادهٔ انحصاری از آن را به دست آورد اما در ۱۰ مارس ۱۹۰۲م. ادعای او در یک دادگاه استیناف ایالات متحده رد شد. در ۱۸۹۴م. او در زمینهٔ ترکیب فیلم و صدا تحقیقاتی انجام داد که سرانجام به اختراع کینهتوفون انجامید. این دستگاه که ترکیب ناجوری از کینهتوسکوپ و گرامافون استوانهای بود با استقبال مردم مواجه نشد. در ۶ ژانویه ۱۹۳۱م. ادیسون درخواستنامهٔ ثبت آخرین اختراع خود «وسیله نگهدارندهٔ اشیاء هنگام آبکاری» را به ادارهٔ اختراعات فرستاد اما پیش از دریافت پاسخ اجل به او مهلت نداد و این مخترع بزرگ در اواخر همان سال در سن ۸۴ سالگی چشم از جهان فرو بست . ادیسون در طول حیات علمی خویش توانست ۲۵۰۰ امتیاز اختراع را در ایالات متحدهٔ آمریکا، بریتانیا، فرانسه و آلمانتلفن،ماشین تکثیر، میکروفن، گرامافون، دیکتافون، کینتوسکوپ (نوعی دستگاه نمایش فیلم)، دینام موتور و لاستیک مصنوعی از جمله مواد و وسایلی هستند که بدست ادیسون و همکارانش ابداع یا اصلاح شدند. به نام خود ثبت کند که رقمی حیرتانگیز و باورنکردنی به نظر میرسد. واقعیت این است که بیشتر اختراعات وی تکمیل شدهٔ کارهای دانشمندان پیشین بودند و ادیسون کارمندان و متخصصان پرشماری در کنار خود داشت که در پیشبرد تحقیقات و به سرانجام رسانیدن نوآوریهایش یاریش میکردند. دهنی ذغالی ادیسون از اولین مخترعانی بود که توانست با موفقیت بسیاری از اختراعات خود را به تولید انبوه برساند. ادامه در ادامه مطلب...!
توماس ادیسون در شهر میلان ایالت اوهایو متولد شد و سالهای کودکی را در پورتهِرون میشیگان بسر برد.«آل» بیش از یک سال نتوانست به مدرسه برود و دوران نوجوانی را با کارهایی چون فروختن ساندویچ و آبنبات در کنار ریل قطار و یا سبزی فروشی گذراند. او که برای فروش اجناس خود مرتباً با ترن میان پورتهرون و دیترویت در رفت و آمد بود، توانست از شرکت راهآهن نمایندگی توزیع یک روزنامهٔ دیترویتی را بدست آورد. با پسانداز پول حاصل از فروش روزنامه، آل توانست یک ماشین چاپ دست دوم خریداری کند. او دستگاهش را در یک واگن بارکشی نصب کرد و در سن پانزده سالگی اولین شمارهٔ روزنامهٔ خود را با نام «ویکلی هرالد» منتشر ساخت. این نشریه که تمام کارهایش را ادیسون خود انجام میداد، نخستین و تنها روزنامهای بود که در یک قطار در حال حرکت حروفچینی و چاپ میشد. در سال ۱۸۶۲ م. وی اتفاقاً با تلگراف که در آن زمان وسیلهٔ نوظهوری بود آشنا شد و با وجود کمشنوایی چندی بعد توانست در ادارهٔ راهآهن بهعنوان تلگرافچی شغلی برای خود بیابد و با تمرین زیاد یکی از چابک دستترین مأموران تلگراف در آمریکا شود. ادیسون هنگامی که فقط بیست و یک سال داشت، اولین اختراع خود را که یک دستگاه الکتریکی شمارش آراء بود عرضه کرد. آن دستگاه فروش نرفت و او تصمیم گرفت که دیگر تا احتیاج و تقاضای عامه ایجاب نکند به فکر اختراع دیگری نیافتد . در سال ۱۸۶۹ م. ادیسون که ادارهٔ راهآهن را ترک کرده بود، بهعنوان سرپرست فنی به استخدام یک مؤسسهٔ صرافی بزرگ در نیویورک در آمد. در این مقام او توانست نخستین اختراع موفقش را که نوعی تلگراف چاپی بود، به نام خود ثبت کند. تلگراف ادیسون برخلاف انواع رایج که علائم مورس را به صورت صداهای کوتاه و کشیده به گوش اپراتور میرسانیدند، آنها را به شکل خط و نقطه بر روی نوار کاغذی چاپ میکرد. او حق امتیاز اختراعش را در مقابل چهل هزار دلار به مدیر صرافخانه واگذار کرد و با پول آن در شهر نیوآرک ایالت نیوجرسی یک کارگاه تحقیقاتی برای خود برپا نمود. در محل جدید او علاوه بر تکمیل لوازم جانبی تلگراف، یک سامانهٔ پیشرفتهٔ نمایشگر اطلاعات بورس را طراحی کرد که سود هنگفتی از آن حاصل آمد. ادیسون مدتها این فکر را در سرداشت که کارگاهش را به محل بازتر و بزرگتری منتقل کند. با فراهم شدن سرمایهٔ کافی، سرانجام در سال ۱۸۷۶ م. در منطقهٔ «منلوپارک» نیوجرسی یک لابراتوار پژوهشی مجهز بنیاد نهاد و گروهی از افراد لایق و مستعد را به همکاری فراخواند. تأسیس این آزمایشگاه نقطهٔ عطفی در رشته فعالیتهای ادیسون و از بزرگترین ابتکارهای او به شمار میرود. آزمایشگاه منلو پارک نخستین مؤسسهای بود که منحصراً با هدف تولید و تکمیل ابداعات علمی برپا شد و آن را باید نمونهٔ اولیهٔ آزمایشگاههای تحقیقاتی بزرگی دانست که از آن پس تمام صنایع مهم در کنار کارگاههای خود ایجاد کردند. در سایهٔ نظارت و سازماندهی توماس ادیسون و کار گروهی کارمندان وی صدها اختراع کوچک و بزرگ در این مؤسسه به ثمر رسیدند که البته همگی به نام ادیسون تمام شدند. از قدیم الایام، داشتن وسیلهای که بتوان با آن صدا را ضبط کرد از آرزوهای بشر بوده است. قبل از آنکه توجه ادیسون به این مقوله جلب شود، لئون اسکوت مارتینویل فرانسوی (۱۸۵۷ م.) و دیگران تحقیقاتی کرده و گامهایی در این راه برداشته بودند؛ اما دستگاههای آنها عملاً ً قابل استفاده نبود زیرا تنها با یک دور گوش دادن، صدای ضبط شده از بین میرفت. سابقهٔ سیستم روشنایی الکتریکی به اواسط قرن نوزدهم میرسد. در سال ۱۸۵۴ م. هاینریش گوبل نخستین لامپ برق را اختراع کرد که حدود چهارصد ساعت نور میداد اما آن را به نام خود به ثبت نرساند. پس از وی جیمز وودوارد، ویلیام سایر، متیو ایوانز (۱۸۷۵ م.) و جوزف سووان (۱۸۷۸ م.) مدلهای دیگر چراغهای ا لکتریکی را ارائه کردند. کمی پیش از آنکه ادیسون نیز وارد این عرصهٔ جدید شود، والیس صنعتگر آمریکایی نوعی چراغ برق را روانهٔ بازارکرده بود که نمونهای از آن به دست ادیسون رسید (۱۸۷۸ م.). دستگاه والیس تشکیل میشد از چارچوبی با یک حباب و دو میلهٔ فلزی متحرک که به هر کدام تکه ذغالی متصل بود .عبور جریان برق از میلهها باعث میشد که دو قطعه ذغال بسوزند و میانشان قوس الکتریکی بسیار درخشانی به رنگ آبی پدیدار شود. این چراغ الکتریکی ابتدایی بازده پایینی داشت زیرا مصرف برق آن زیاد و عمر ذغالهایش کم بود. با این وجود، ادیسون که به اهمیت اختراع والیس پیبرده بود، تصمیم گرفت آن را اصلاح کند و به جای ذغال مادهٔ مناسب تری بیابد که با برق کمتر مدت درازی روشنایی بدهد و به مرور زمان نسوزد و از بین نرود. پس از یک سال تلاش بیوقفه و آزمایش صدها مادهٔ گوناگون، سرانجام ادیسون و همکارانش توانستند با خالی کردن هوای داخل حباب و استفاده از نخ معمولی کربونیزه (ذغالیشده) لامپی بسازند که تا چهل ساعت نور بدهد. این موفقیت اولیه موجب شد تا آنها با پشتکار بیشتری به تحقیقات خود ادامه دهند و زمانیکه موفق شدند عمر متوسط چراغ برق را به پانصد ساعت برسانند، ادیسون تشخیص داد که زمان مناسب برای نمایش آن فرا رسیده است. او از روزنامهنگاران و صاحبان سرمایه دعوت کرد تا در شب ۳۱ دسامبر ۱۸۷۹ م. برای دیدن اختراع جدیدش به منلوپارک بیایند. به دستور او آزمایشگاه و اطراف آن را با صدها لامپ برق آراستند بطوریکه محوطهٔ منلوپارک و جادهٔ منتهی به آن غرق در نور شده بود. ادیسون میهمانان خود را با چیزی روبرو کرده بود که برایشان سابقه نداشت. منظرهٔ لامپهای نورانی بازدیدکنندگان را به شدت تحت تأثیر قرار داد؛ بطوریکه وقتی ادیسون نقشهٔ خود را برای تأسیس یک کارخانهٔ بزرگ الکتریسیته در نیویورک مطرح کرد پیشنهادش با استقبال گرم سرمایهداران حاضر روبرو شد. در ۲۷ ژانویه ۱۸۸۰ م. ادیسون تقاضانامهٔ دریافت امتیاز اختراع «لامپ روشنایی الکتریکی» را به ادارهٔ اختراعات آمریکا تسلیم کرد اما با درخواستش موافقت نشد. کارشناسان سازمان معتقد بودند که طراحی و ساخت لامپ ادیسون بر مبنای مطالعات ویلیام سایر انجام شده است؛ بنابراین تنها امتیاز اختراع رشتهٔ ذغالی شده پرمقاومت (مادهٔ تولیدکنندهٔ نور لامپ) به ادیسون تعلق گرفت. در ۱۳ فوریه ۱۸۸۰ م. وی به کشف یک پدیدهٔ مهم فیزیکی نائل آمد که اکنون به اثر ادیسون معروف است. دو سال پس از نمایش عمومی لامپ الکتریکی، (۱۸۸۲ م.) ساختمان کارخانهٔ مرکزی تولید برق موسوم به «ایستگاه پرل استر یت» به پایان رسید و در چهارم سپتامبر همان سال نخستین سیستم توزیع نیروی الکتریسیته در جهان با قدرت ۱۱۰ ولت و ۵۹ مشتری در پایین محلهٔ منهتن به دست ادیسون افتتاح گردید. چندی بعد ادیسون کوشید تا حق امتیاز لامپ برق را در بریتانیا از آن خود کند و بر رقیبش جوزف سووان – که مستقل از ادیسون موفق به اختراع لامپ حرارتی ِرشته کربنی شده بود- پیروز شود اما پس از یک دعوای حقوقی بیحاصل، دو طرف با یکدیگر به توافق رسیدند و برای بهرهمند شدن از منافع اختراعشان در بریتانیا شرکت «ادیسووان» را تأسیس کردند. این شرکت در سال ۱۸۹۲ م. جزئی از کمپانی بزرگ جنرال الکتریک (متعلق به ادیسون) گردید. همانطور که گفته شد، بیشتر اختراعات ادیسون حاصل تکمیل ایدههای دیگران و کار دستهجمعی گروه بزرگی از تکنسینها و کارمندانی بود که تحت نظارت او به تحقیق و آزمایش میپرداختند. لویس لاتیمر دستیار آفریقایی-آمریکایی ادیسون که در پروژهٔ چراغ الکتریکی نقش مهمی داشت، از جملهٔ این افراد است.اگر امروز کمتر نامی از کسانی مانند او به میان میآید، به این دلیل است که ادیسون غالبا همکاران خود را در افتخار و اعتبار اختراعاتش سهیم نمیکرد. با این همه شکی نیست که بدون قدرت سازماندهی و خصوصاً همت بلند ادیسون دست یافتن به این همه موفقیت ممکن نبود. نیکلا تسلا فیزیکدان بزرگ و یکی از همکاران ادیسون دربارهٔ روش او برای حل مسائل مینویسد: «اگر ادیسون میخواست سوزنی را در انبار کاهی پیدا کند، با پشتکارفراوان دانه به دانه رشتههای کاه را کنار میزد تا بالاخره سوزن نمایان شود. بارها با تأسف شاهد بودم که چگونه بخش اعظم وقت و انرژی او صرف یافتن یک فرمول جزئی یا انجام دادن محاسبهای کوچک میشد.» ادیسون خود نیز در اینباره گفته است: «نوآوری عبارت است از یک درصد الهام روح و نود و نه درصد عرق ریختن و تلاش کردن.» تسلا دانشمندی شایسته و بهترین کارمند ادیسون بود. او ابتدا از طرف ادیسون مأمور شده بود تا راههای توسعهٔ سیستمهای جریان مستقیم (DC) را بررسی کند اما چون پس از پایان کار ادیسون تعهدات مالی خود را زیر پا گذاشت تسلا تصمیم به ترک شرکت او گرفت. با پذیرش استعفای تسلا، ادیسون مرتکب اشتباه بزرگی شد چرا که چندی بعد تسلا با کشف جریان متناوب (AC) در برابر امپراتوری ادیسون و سیستم DC او قد علم کرد. او با حمایت جرج وستینگهاوس کارخانهدار معروف سامانههای چندفازی توزیع برق را برپایهٔ جریان AC تکامل بخشید که بسیار کارآمدتر از سیستم ادیسون بود. با وجود تبلیغات منفی جنرال الکتریک، جریان AC روز به روز رواج بیشتری یافت و سرانجام سلطه ادیسون را بر بازار صنایع الکتریکی درهم شکست. در سال ۱۸۸۹م. یکی از کارمندان شرکت ادیسون به اسم ویلیام کندی لوری دیکسون نوعی دستگاه نمایش فیلم اختراع کرد که پنج سال بعد(۱۸۹۴م.) با نام تجاری کینهتوسکوپ (متحرک نما) در نیویورک به معرض نمایش گذاشته شد. کینهتوسکوپ دستگاهی بود که هرکس از سوراخ آن به درون مینگریست و دستهای را میچرخاند، تصاویر متحرکی را مشاهده میکرد. این وسیله ابتدا بهعنوان مکمل گرامافون و برای رونق بخشیدن به بازار آن طراحی شده بود وهدف آن بود که با افزودن امکان تماشای عکس متحرک، بر جذابیت گرامافون نزد خریداران افزوده شود. با وجود اهمیت این اختراع، ادیسون یا دیکسون را نمیتوان پایهگذار سینما دانست؛ کینهتوسکوپ آنها بیشتر به ماشین «شهر فرنگ» شبیه بود و دریک زمان بیش از یک نفر نمیتوانست از آن استفاده کند. چنین دستگاهی در عصر جدید که تودهٔ مردم به هیجان و سرگرمیهای دستهجمعی نیاز داشتند چندان به کار نمیآمد. ایدهٔ بزرگ کردن تصاویر و بکارگیری پردهٔ نمایش هرگز به ذهن ادیسون نرسید چون همانطور که گفتیم از اختراع کینهتوسکوپ مقصود دیگری داشت ولی حدود یک سال بعد لویی لومیر صنعتگر ثروتمند فرانسوی با ساختن دوربین فیلمبرداری و پروژکتور و افتتاح اولین سالن سینما در گراند کافه پاریس (۲۸ دسامبر ۱۸۹۵م.) نخستین گامها را برای علاقمند کردن مردم به این پدیدهٔ نو برداشت. پس از گذشت چند سال، سالنهای نمایش فیلم در اروپا و آمریکا آنقدر فراوان شده بود که ادیسون نیز چارهای جز پیوستن به این جریان و کنار گذاشتن سینمای تک نفرهاش ندید. ادیسون در تبدیل سینما به رسانهای همگانی و صنعتی سودآور نقش مؤثری ایفا کرده است. فیلم استاندارد ۳۵ میلیمتری با چهار روزنه در لبهٔ هر فریم که هنوز مورد استفاده قرار میگیرد از یادگارهای ادیسون است. وی همچنین مؤسس اولین استودیوی فیلمسازی دنیا (بلک ماریا در ایالت نیوجرسی) است. نخستین فیلم کپی رایت شدهٔ تاریخ سینما با عنوان «عطسهٔ فرد اُت» در این استودیو ساخته شد. در اول فوریه ۱۸۹۳م. ادیسون ساختمان «بلک ماریا» نخستین استودیوی تصاویر متحرک را در وست اورنج ِ نیوجرسی به پایان برد. او کوشید تا اختراع دوربین فیلم برداری را تماماً به خود نسبت دهد و حق استفادهٔ انحصاری از آن را به دست آورد اما در ۱۰ مارس ۱۹۰۲م. ادعای او در یک دادگاه استیناف ایالات متحده رد شد. در ۱۸۹۴م. او در زمینهٔ ترکیب فیلم و صدا تحقیقاتی انجام داد که سرانجام به اختراع کینهتوفون انجامید. این دستگاه که ترکیب ناجوری از کینهتوسکوپ و گرامافون استوانهای بود با استقبال مردم مواجه نشد. در ۶ ژانویه ۱۹۳۱م. ادیسون درخواستنامهٔ ثبت آخرین اختراع خود «وسیله نگهدارندهٔ اشیاء هنگام آبکاری» را به ادارهٔ اختراعات فرستاد اما پیش از دریافت پاسخ اجل به او مهلت نداد و این مخترع بزرگ در اواخر همان سال در سن ۸۴ سالگی چشم از جهان فرو بست . حافظه مجازی چیست؟ :: نوشته شده توسط : شوتوکان در دوشنبه 27 فروردین 1386 و ساعت 01:04 ق.ظ حافظه مجازی چیست؟ :: نوشته شده توسط : شوتوکان در دوشنبه 27 فروردین 1386 و ساعت 01:04 ق.ظ che bayad kard????/ نگاه اجمالی بر گرانش جاذبه نیرویی است که تمام اشیا و موجودات روی زمین را به سمت زمین جذب میکند این نیرو اشیای مسطح کره را نگه داشته و از شناور شدن انها در فضا جلوگیری میکند جاذبه به اشیا و نیز بدن ما وزن میدهند.با دور شدن از زمین نیز نیروی جاذبه کاهش مییابد در فضا این نیرو بسیار کم است جاذبه سبب وزن میشود به همین دلیل در فضا که جاذبه وجود ندارد بی وزنی کامل پدیدار میشود عامل بی وزنی زندگی فضا نورد را دچار اشکال میکند اگر وی تصمیم به حرکت بگیرد پایش از روی زمین بلند شده و شناور خواهذ ماند چنانچه مایعی را درون ظرف بریزد از کناره ان خواهد ریخت ابزارها و سایر وسایل در فضا غوطه ور می مانند چند هفته در بی وزنی بر چگونگی کارکرد اندام بدن تاثیر می گذارد فضانوردان برای زندگی در شرایط بی وزنی دارای وسایل مخصوصی هستند. منبع:دایرة المعارف کودکان و نوجوانان جلد دوم انتشارات پیام ازادی سال 1381 بدیهی است که قوانین اساسی فیزیک و بویژه مکانیک در شرایط زمینی، اقیانوس و فضای خارج یکسان هستند و فقط عمل آنها در هر یک از این محیطها متفاوت میباشد. این قوانین در شرایط زمینی دارای دو ویژگی اصلی میباشند، عدم وجود تغییرات قابل روءیت در سرعت حرکت یعنی عدم وجود تغییرات در شتاب نقاطی که سطح سیاره را بوجود میآورند و دیگر این واقعیت که سیارهها تمام اجسام را جذب میکنند و باعث میشوند که آنها بر سطحش فشار وارد آورند. عدم وجود شتابهای قابل توجه بوسیله ویژگیهای حرکت زمین در فضا مشخص میگردد. ما سیاره خود را در دو حرکت اصلی آن یعنی چرخش روزانه به دور محورش و گردش سالانه به دور خورشید همراهی میکنیم و در نتیجه با آنکه با سرعت 30 کیلومتر در ثانیه همراه زمین و با سرعت حیرت آور 230 کیلومتر در ثانیه همراه منظومه شمسی به دور مرکز کهکشان میچرخیم، این سرعت را احساس نمیکنیم، زیرا ساختمان بدن ما نسبت به سرعت حرکت مستقیم الخط حساس نیست. حقیقت امر این است که مطابق یکی از قوانین اساسی مکانیک حرکت یکنواخت در یک خط مستقیم را نمیتوان با هیچ وسیله فیزیکی کشف و اندازه گیری نمود. نیروی گرانشی در شرایط زمینی فشار داده شده بر یک سطح در نتیجه عمل نیروی جاذبه یا گرانشی پدید میآید. ولی مردم غالبا فکر میکنند که این فشار دقیقا همان نیرویی است که بوسیله آن، جسمی به زمین جذب میگردد. اگر چنین موردی واقعا صحت داشت، ما شاهد بی وزنی فضاپیمائی که به ماه حرکت میکند، نبودیم. زیرا سفینه در هر نقطه روی مدار تحت تأثیر گرانش زمین قرار دارد. بطور کلی به زحمت میتوان نقطهای را در فضا پیدا نمود که برآیند نیروهای گرانشی در آن صفر باشد. باید متذکر شد که فشار بوسیله نیروهای دیگر جز نیروی گرانشی نیز پدید میآید و یکی از آن شتاب میباشد. نیروی گرانشی برای جسمی که به حال سکون بر روی سطح زمین قرار دارد، واقعا با وزن جسم برابر میباشد. ولی این فقط یک حالت خاص میباشد. اثر گرانش بدن انسان بر سطح فشار معینی وارد میکند. ولی مطابق قانون سوم نیوتن سطح زمین کاملا همان مقدار فشار را متقابلا از پایین به بدن انسان وارد میسازد. این نیروی مقاومت، عکس العمل نامیده میشود. نیروهای گرانشی بر سطح و نیروی عکسالعمل برخود جسم اثر میگذارد. بدین ترتیب، گرانش بر جسم اعمال میگردد نه بر سطح. مفهوم مطلب آن است که این نیرو کاملا با فشاری که بر سطح وارد میگردد، تفاوت دارد. مفهوم فیزیکی اضافه وزن مفهوم اضافه وزن از نظر فیزیکی این است که تمام یک جسم بطور همزمان شتاب پیدا نمیکند. نیرویی که بر یک جسم اعمال میگردد به عنوان مثال نیروی گرانشی موتور موشک در بخش نسبتا کوچکی از سطح آن اثر میگذارد. تمام نقاط دیگر این جسم، شتاب را بصورت تغییر یافته و با تأخیر دریافت میکنند. مانند آن است که جسم در ضمن فشرده شدن به تکیه گاهش پهن شود. اثرات اضافه وزن بر انسان تحقیقات تجربی وسیعی که بوسیله «کنستانتین شیولکوفسکی» در آغاز این قرن شروع شد و در دوران ما نیز ادامه یافت، نشان میدهد که اثر فیزیولوژیکی اضافه وزن نه تنها به مدت دوام آن، بلکه جسم مورد نظر نیز بستگی دارد. مقدار زیادی از خون به بخش پایینتر انتقال مییابد و مقدار خون مغز نیز دچار اختلال میشود. اندامهای داخلی نیز در اثر ازدیاد وزن، پایینتر میآیند و موجب کشش رگ و پی میگردند. موقعیت بدن برای کم کردن اثرات خطرناک اضافه وزن باید به ترتیبی باشد که اضافه وزن از پشت به طرف سینه باشد. این وضعیت باعث میشود که موجود زنده اضافه وزن را تا سه برابر وزنش تحمل نماید. در واقع به همین علت است که دراز کشیدن در چنین حالتی بهتر از ایستادن میباشد. علل بی وزنی در حالی که موجودات روی کره زمین حالت اضافه وزن را به ندرت تجربه مینمایند، عملاً چیزی درباره حالت بی وزنی نمیدانند. این وضعیت حیرت انگیز هنگامی پدید میآید که موتورهای موشک خاموش باشند و فشار وارد بر سطح و نیروی عکسالعمل از بین بروند. در این صورت استنباط معمول ما از بالا و پایین بیمعنا می گردد. اجسامی که استحکامی ندارند، در هوا آزادانه شناور می گردند. در مورد بی وزنی تصورات غلط زیادی وجود دارد. برخی عقیده دارند این حالت هنگامی به وجود می آید که فضاپیما از «کره جاذب زمین» که فراتر از آن هوا وجود ندارد، دور شود. عدهای دیگر تصور می کنند که بی وزنی حرکت آزاد موشک در فضا، موشک و تمام چیزهای موجود در آن در اثر نیروهای گرانشی با شتاب یکسانی حرکت می کنند، مانند آن است که سطح در جلو جسم حرکت میکند و جسم فرصت کافی برای وارد ساختن فشار بر آن را نداشته باشد ولی هر دو حرکت سفینه در مدار چه با موتورهای در حال کار و چه حرکتی که تحت تأثیر گرانش انجام میگیرد، شتابوار هستند و تحت تاثیر نیروهایی که بر آنها اعمال می گردد، میباشند. بی وزنی کامل اگر موشک در یک میدان گرانشی حرکت کند یعنی از موتورهایش استفاده ننماید. این میدان عملاً در اطراف موشک یکنواخت است و مفهومش آن است که نیروهای میدان یکسان در تمام نیروهای گرانشی به آن دسته از نیروهایی که نیروی جرم نامیده میشوند تعلق دارند. یعنی نیروهایی که بطور همزمان بر تمام نقاط جسم یا سیستم مورد نظر وارد میشوند. با توجه به این واقعیت تمام نقاط موشک شتاب یکسانی را بطور همزمان دریافت میدارند و تمام برهمکنش آنها با یکدیگر متوقف میگردد. فشار وارد بر سطح و عکس العمل آن تواما قطع میشود و حالت بی وزنی کامل حاصل میگردد. دانشنامه رشد. در این تاپیک در مورد انرژی هسته ایی و کاربرد هاش و رآکتورها صحبت میکنیم . درون خورشید شرایطی غیر قابل تصور برای ما وجود دارد .گرمایی معادل پانزده میلیون درجه سانتیگراد و فشاری برابر 200 میلیارد آتمسفر ! به بیان ساده هسته های اتم هیدروژن تحت چنین شرایطی به هم پیوسته و جوش میخورند ! هر چهار اتم هیدروژن تحت عملی به نام ذوب هسته ایی یا " جوشش هسته ایی " تبدیل به یک اتم هلیوم میشوند . خورشید در هر ثانیه 564 میلیون تن هیدروژن مصرف کرده و 560 میلیون تن هلیوم به وجود می آورد . که در این میان مقداری جرم برابر 4 میلیون تن که .07 % از سوخت مصرفی میباشد تبدیل به انرژی میشود که در نهایت به صورت نور و گرما گسترش میابد . با وجود نیار عظیمی که خورشید به سوخت دارد . میتواند 10 میلیارد سال بدرخشد که از این عمر حود 5 میلیارد سال را گذرانیده و در نیمه راه قرار دارد. اهم، یکای اندازهگیری مقاومت الکتریکی در دستگاه SI است، که به اسم فیزیکدان آلمانی جرج اهم نامیده شده و بر طبق قانون اهم معادل است با: در این تاپیک در مورد انرژی هسته ایی و کاربرد هاش و رآکتورها صحبت میکنیم .
نیرو در فصل قبل با مفهوم شتاب آشنا شدیم در این قسمت با علت به وجود آورنده ی شتاب یعنی نیرو آشنا می شویم. نیرو عامل بوجود آورنده ی شتاب است این عامل می تواند هل دادن ، کشیدن و ... باشد . به یاد داشته باشید که یکای نیرو نیوتون است. اگر به توپی نیرو وارد شود آن توپ در جهتی که به آن نیرو وارد شده شتاب می گیرد ، اگر این مقدار این نیرو را دو برابر کنیم شتاب آن توپ نیز دو برابر می شود و این الگو ادامه خواهد داشت ، بنابراین می توان نتیجه گرفت که : نیرو ~ شتاب و به صورت نمادین می گوییم : F ~ a نکته : F نماد نیرو است و a نماد شتاب است. نکته : نماد ~ به معنای متناسب بودن است ، به عنوان مثال در قسمت بالا نیرو متناسب با شتاب است واین بدین معناست که با افزایش نیرو به مقدار شتاب نیز افزوده می گردد . اصطکاک هنگامی که جسمی را هل می دهید این جسم به علت اعمال نیرو ، شتاب می گیرد و در نتیجه حرکت می کند اما همه ی ما مشاهده می کنیم که این جسم پس از مدتی از حرکت باز می ایستد . اما علت توقف اجسام چیست ؟ پاسخ : علت ، وجود نیروی اصطکاک است . اصطکاک نیرویی است که در خلاف جهت حرکت نسبی ، به اجسام وارد می شود و باعث متوقف شدن آنان می شود. علت به وجود آمدن اصطکاک همه ی اجسام دارای ناهمواری هایی در سطح خود می باشند ،( هر چقدر هم که جسم صاف به نظر برسد باز هم ناهمواری های میکروسکوپیکی در سطحش دارد ) هنگامی که جسمی بر روی سطحی در حال حرکت است به علت تماس سطوح دو جسم با یکدیگر نیرویی برخلاف جهت حرکت جسم به وجود می آید که به این نیرو ، نیروی اصطکاک می گوییم. جالب است بدانید که هنگام سقوط اجسام از ارتفاع ، باز هم نیروی اصطکاک به وجود می آید که این نیرو را با نام مقاومت هوا می شناسیم . چتر بازان هنگامی که چتر خود را باز می کنند در واقع مقاومت هوا را افزایش می دهند تا از جان خود حفاظت کنند. ( در آینده درباره ی جهت مقاومت هوا بیشتر صحبت خواهیم کرد ) اصطکاک ایستایی و لغزشی هنگامی که شما به جسمی نیرویی وارد می سازید در ابتدا آن جسم حرکت نمی کند ، به نظر میرسد که نیرویی مانع حرکت جسم می شود ، این نیرو را نیروی اصطکاک ایستایی می نامیم. هنگامی که شما نیروی وارد بر جسم مورد نظر را افزایش می دهید کم کم جسم شروع به حرکت می کند ، به این جسم در حال حرکت نیز نیروی اصطکاک وارد می گردد که این نیرو را اصطکاک لغزشی می نامیم. جالب است بدانید که در سطح معین ، اصطکاک ایستایی نسبتا بیش از اصطکاک لغزشی است . مثلا هنگامی که شما جعبه ای را هل می دهید ، نیروی لازم برای به حرکت در آوردن آن بیش از نیروی لازم برای ادامه حرکت آن است. در ادامه با مفهوم جرم و وزن آشنا می شویم. نگاه اجمالی بر گرانش جاذبه نیرویی است که تمام اشیا و موجودات روی زمین را به سمت زمین جذب میکند این نیرو اشیای مسطح کره را نگه داشته و از شناور شدن انها در فضا جلوگیری میکند جاذبه به اشیا و نیز بدن ما وزن میدهند.با دور شدن از زمین نیز نیروی جاذبه کاهش مییابد در فضا این نیرو بسیار کم است جاذبه سبب وزن میشود به همین دلیل در فضا که جاذبه وجود ندارد بی وزنی کامل پدیدار میشود عامل بی وزنی زندگی فضا نورد را دچار اشکال میکند اگر وی تصمیم به حرکت بگیرد پایش از روی زمین بلند شده و شناور خواهذ ماند چنانچه مایعی را درون ظرف بریزد از کناره ان خواهد ریخت ابزارها و سایر وسایل در فضا غوطه ور می مانند چند هفته در بی وزنی بر چگونگی کارکرد اندام بدن تاثیر می گذارد فضانوردان برای زندگی در شرایط بی وزنی دارای وسایل مخصوصی هستند. منبع:دایرة المعارف کودکان و نوجوانان جلد دوم انتشارات پیام ازادی سال 1381 بدیهی است که قوانین اساسی فیزیک و بویژه مکانیک در شرایط زمینی، اقیانوس و فضای خارج یکسان هستند و فقط عمل آنها در هر یک از این محیطها متفاوت میباشد. این قوانین در شرایط زمینی دارای دو ویژگی اصلی میباشند، عدم وجود تغییرات قابل روءیت در سرعت حرکت یعنی عدم وجود تغییرات در شتاب نقاطی که سطح سیاره را بوجود میآورند و دیگر این واقعیت که سیارهها تمام اجسام را جذب میکنند و باعث میشوند که آنها بر سطحش فشار وارد آورند. عدم وجود شتابهای قابل توجه بوسیله ویژگیهای حرکت زمین در فضا مشخص میگردد. ما سیاره خود را در دو حرکت اصلی آن یعنی چرخش روزانه به دور محورش و گردش سالانه به دور خورشید همراهی میکنیم و در نتیجه با آنکه با سرعت 30 کیلومتر در ثانیه همراه زمین و با سرعت حیرت آور 230 کیلومتر در ثانیه همراه منظومه شمسی به دور مرکز کهکشان میچرخیم، این سرعت را احساس نمیکنیم، زیرا ساختمان بدن ما نسبت به سرعت حرکت مستقیم الخط حساس نیست. حقیقت امر این است که مطابق یکی از قوانین اساسی مکانیک حرکت یکنواخت در یک خط مستقیم را نمیتوان با هیچ وسیله فیزیکی کشف و اندازه گیری نمود. نیروی گرانشی در شرایط زمینی فشار داده شده بر یک سطح در نتیجه عمل نیروی جاذبه یا گرانشی پدید میآید. ولی مردم غالبا فکر میکنند که این فشار دقیقا همان نیرویی است که بوسیله آن، جسمی به زمین جذب میگردد. اگر چنین موردی واقعا صحت داشت، ما شاهد بی وزنی فضاپیمائی که به ماه حرکت میکند، نبودیم. زیرا سفینه در هر نقطه روی مدار تحت تأثیر گرانش زمین قرار دارد. بطور کلی به زحمت میتوان نقطهای را در فضا پیدا نمود که برآیند نیروهای گرانشی در آن صفر باشد. باید متذکر شد که فشار بوسیله نیروهای دیگر جز نیروی گرانشی نیز پدید میآید و یکی از آن شتاب میباشد. نیروی گرانشی برای جسمی که به حال سکون بر روی سطح زمین قرار دارد، واقعا با وزن جسم برابر میباشد. ولی این فقط یک حالت خاص میباشد. اثر گرانش بدن انسان بر سطح فشار معینی وارد میکند. ولی مطابق قانون سوم نیوتن سطح زمین کاملا همان مقدار فشار را متقابلا از پایین به بدن انسان وارد میسازد. این نیروی مقاومت، عکس العمل نامیده میشود. نیروهای گرانشی بر سطح و نیروی عکسالعمل برخود جسم اثر میگذارد. بدین ترتیب، گرانش بر جسم اعمال میگردد نه بر سطح. مفهوم مطلب آن است که این نیرو کاملا با فشاری که بر سطح وارد میگردد، تفاوت دارد. مفهوم فیزیکی اضافه وزن مفهوم اضافه وزن از نظر فیزیکی این است که تمام یک جسم بطور همزمان شتاب پیدا نمیکند. نیرویی که بر یک جسم اعمال میگردد به عنوان مثال نیروی گرانشی موتور موشک در بخش نسبتا کوچکی از سطح آن اثر میگذارد. تمام نقاط دیگر این جسم، شتاب را بصورت تغییر یافته و با تأخیر دریافت میکنند. مانند آن است که جسم در ضمن فشرده شدن به تکیه گاهش پهن شود. اثرات اضافه وزن بر انسان تحقیقات تجربی وسیعی که بوسیله «کنستانتین شیولکوفسکی» در آغاز این قرن شروع شد و در دوران ما نیز ادامه یافت، نشان میدهد که اثر فیزیولوژیکی اضافه وزن نه تنها به مدت دوام آن، بلکه جسم مورد نظر نیز بستگی دارد. مقدار زیادی از خون به بخش پایینتر انتقال مییابد و مقدار خون مغز نیز دچار اختلال میشود. اندامهای داخلی نیز در اثر ازدیاد وزن، پایینتر میآیند و موجب کشش رگ و پی میگردند. موقعیت بدن برای کم کردن اثرات خطرناک اضافه وزن باید به ترتیبی باشد که اضافه وزن از پشت به طرف سینه باشد. این وضعیت باعث میشود که موجود زنده اضافه وزن را تا سه برابر وزنش تحمل نماید. در واقع به همین علت است که دراز کشیدن در چنین حالتی بهتر از ایستادن میباشد. علل بی وزنی در حالی که موجودات روی کره زمین حالت اضافه وزن را به ندرت تجربه مینمایند، عملاً چیزی درباره حالت بی وزنی نمیدانند. این وضعیت حیرت انگیز هنگامی پدید میآید که موتورهای موشک خاموش باشند و فشار وارد بر سطح و نیروی عکسالعمل از بین بروند. در این صورت استنباط معمول ما از بالا و پایین بیمعنا می گردد. اجسامی که استحکامی ندارند، در هوا آزادانه شناور می گردند. در مورد بی وزنی تصورات غلط زیادی وجود دارد. برخی عقیده دارند این حالت هنگامی به وجود می آید که فضاپیما از «کره جاذب زمین» که فراتر از آن هوا وجود ندارد، دور شود. عدهای دیگر تصور می کنند که بی وزنی حرکت آزاد موشک در فضا، موشک و تمام چیزهای موجود در آن در اثر نیروهای گرانشی با شتاب یکسانی حرکت می کنند، مانند آن است که سطح در جلو جسم حرکت میکند و جسم فرصت کافی برای وارد ساختن فشار بر آن را نداشته باشد ولی هر دو حرکت سفینه در مدار چه با موتورهای در حال کار و چه حرکتی که تحت تأثیر گرانش انجام میگیرد، شتابوار هستند و تحت تاثیر نیروهایی که بر آنها اعمال می گردد، میباشند. بی وزنی کامل اگر موشک در یک میدان گرانشی حرکت کند یعنی از موتورهایش استفاده ننماید. این میدان عملاً در اطراف موشک یکنواخت است و مفهومش آن است که نیروهای میدان یکسان در تمام نیروهای گرانشی به آن دسته از نیروهایی که نیروی جرم نامیده میشوند تعلق دارند. یعنی نیروهایی که بطور همزمان بر تمام نقاط جسم یا سیستم مورد نظر وارد میشوند. با توجه به این واقعیت تمام نقاط موشک شتاب یکسانی را بطور همزمان دریافت میدارند و تمام برهمکنش آنها با یکدیگر متوقف میگردد. فشار وارد بر سطح و عکس العمل آن تواما قطع میشود و حالت بی وزنی کامل حاصل میگردد. دانشنامه رشد. تشعشع و ماده راديواكتيويته دانشمندان اروپايي اعلام كردند معماي نوترينوهاي مفقود شده را كه يكي از اسرار جاودانه در دنياي كائنات زيراتمي فيزيك ذرات هستند، حل كردهاند.
توماس الوا ادیسون (۱۱ فوریه ۱۸۴۷ - ۱۸ اکتبر ۱۹۳۱) مخترع و بازرگانی آمریکایی بود. او وسایل متعددی را طراحی یا کامل کرد که مهمترین و معروفترین آنها لامپ الکتریکی است.
دوران طفولیت و نوجوانی
سالهای میانه
نخستین پلههای ترقی
منلو پارک
گرامافون
در سال ۱۸۷۷ م. ادیسون موفق به ساخت وسیلهای شد که واقعاً کار میکرد؛ یعنی میتوانست صدا را ضبط و دو تا سه بار پخش کند. «ضبط صوت» ادیسون که فونوگراف (آوانگار) نام گرفته بود، ساختمانی ساده داشت: استوانهای فلزی بود با یک دستهٔ گرداننده که در یک انتهای آن سوزنی همراه با یک بوق تعبیه شده بود. وقتی کسی استوانه را میچرخاند و درون بوق صحبت میکرد، بر اثر ارتعاش سوزن، روی ورقهٔ نازک حلبی ِدور استوانه خراشهایی میافتاد. برای شنیدن صدای ضبط شده نیز کافی بود سوزن را به ابتدای مسیر برگردانده و دوباره استوانه را بهچرخش در آورند. کیفیت صدا البته بسیار پایین بود و صفحه حلبی هم پس از چند بار استفاده خراب میشد. با اینحال همین وسیله ابتدایی در نظر مردم بسیار شگفتانگیز مینمود و بشدت مورد استقبال قرار گرفت. روزنامهها ادیسون را «جادوگر منلوپارک» لقب دادند. حتی دولت رسماً وی را به واشینگتن دعوت کرد تا اختراعش را در برابر مقامات به نمایش بگذارد. ده سال بعد (۱۸۸۷ م.) ادیسون (یا به روایتی الکساندر گراهام بل)، استوانهٔ مومی را جایگزین ورق حلبی کرد و بالاخره امیل برلینر مخترع آمریکایی آلمانیتبار با تبدیل استوانهٔ مومی به صفحهٔ پلاستیکی، گرامافون را به شکل امروزی درآورد.لامپ الکتریکی
عصر الکتریسیته
شیوهٔ ادیسون
سینما
سالهای پایانی
توماس الوا ادیسون (۱۱ فوریه ۱۸۴۷ - ۱۸ اکتبر ۱۹۳۱) مخترع و بازرگانی آمریکایی بود. او وسایل متعددی را طراحی یا کامل کرد که مهمترین و معروفترین آنها لامپ الکتریکی است.
دوران طفولیت و نوجوانی
سالهای میانه
نخستین پلههای ترقی
منلو پارک
گرامافون
در سال ۱۸۷۷ م. ادیسون موفق به ساخت وسیلهای شد که واقعاً کار میکرد؛ یعنی میتوانست صدا را ضبط و دو تا سه بار پخش کند. «ضبط صوت» ادیسون که فونوگراف (آوانگار) نام گرفته بود، ساختمانی ساده داشت: استوانهای فلزی بود با یک دستهٔ گرداننده که در یک انتهای آن سوزنی همراه با یک بوق تعبیه شده بود. وقتی کسی استوانه را میچرخاند و درون بوق صحبت میکرد، بر اثر ارتعاش سوزن، روی ورقهٔ نازک حلبی ِدور استوانه خراشهایی میافتاد. برای شنیدن صدای ضبط شده نیز کافی بود سوزن را به ابتدای مسیر برگردانده و دوباره استوانه را بهچرخش در آورند. کیفیت صدا البته بسیار پایین بود و صفحه حلبی هم پس از چند بار استفاده خراب میشد. با اینحال همین وسیله ابتدایی در نظر مردم بسیار شگفتانگیز مینمود و بشدت مورد استقبال قرار گرفت. روزنامهها ادیسون را «جادوگر منلوپارک» لقب دادند. حتی دولت رسماً وی را به واشینگتن دعوت کرد تا اختراعش را در برابر مقامات به نمایش بگذارد. ده سال بعد (۱۸۸۷ م.) ادیسون (یا به روایتی الکساندر گراهام بل)، استوانهٔ مومی را جایگزین ورق حلبی کرد و بالاخره امیل برلینر مخترع آمریکایی آلمانیتبار با تبدیل استوانهٔ مومی به صفحهٔ پلاستیکی، گرامافون را به شکل امروزی درآورد.لامپ الکتریکی
عصر الکتریسیته
شیوهٔ ادیسون
سینما
سالهای پایانی
منبع : از گروه computer4all حافظه مجازی یکی ازبخش های متداول در اکثر سیستم های عامل کامپیوترهای شخصی است . سیستم فوق با توجه به مزایای عمده، بسرعت متداول و با استقبال کاربران کامپیوتر مواجه شده است . اکثر کامپیوترها در حال حاضر از حافظه های محدود با ظرفیت 64 ، 128 و یا 256 مگابایت استفاده می نمایند. حافظه موجود در اکثر کامپیوترها بمنظور اجرای چندین برنامه بصورت همزمان توسط کاربر ، پاسخگو نبوده و با کمبود حافظه مواجه خواهیم شد. مثلا" در صورتیکه کاربری بطور همزمان ، سیستم عامل ، یک واژه پرداز ، مرورگر وب و یک برنامه برای ارسال نامه الکترونیکی را فعال نماید ، 32 و یا 64 مگابایت حافظه، ظرفیت قابل قبولی نبوده و کاربران قادر به استفاده از خدمات ارائه شده توسط هر یک از نرم افزارهای فوق نخواهند بود. یکی از راهکارهای غلبه بر مشکل فوق افزایش و ارتقای حافظه موجود است . با ارتقای حافظه و افزایش آن ممکن است مشکل فوق در محدوده ای دیگر مجددا" بروز نماید. یکی دیگر از راهکارهای موجود در این زمینه ، استفاده از حافظه مجازی است . در تکنولوژی حافظه مجازی از حافظه های جانبی ارزان قیمت نظیر هارد دیسک استفاده می گردد. در چنین حالتی اطلاعات موجود در حافظه اصلی که کمتر مورد استفاده قرار گرفته اند ، از حافظه خارج و در محلی خاص بر روی هارد دیسک ذخیره می گردند. بدین ترتیب بخش ی از حافظه اصلی آزاد و زمینه استقرار یک برنامه جدید در حافظه فراهم خواهد شد. عملیات ارسال اطلاعات از حافظه اصلی بر روی هارد دیسک بصورت خودکار انجام می گیرد. مسئله سرعت سرعت خواندن و نوشتن اطلاعات بر روی هارد دیسک بمراتب کندتر از حافظه اصلی کامپیوتر است . در صورتیکه سیستم مورد نظر دارای عملیاتی حجیم در رابطه با حافظه مجازی باشد ، کارآئی سیستم بشدت تحت تاثیر قرار خواهد گرفت . در چنین مواردی لازم است که نسبت به افزایش حافظه موجود در سیستم ، اقدام گردد. در مواردی که سیستم عامل مجبور به جابجائی اطلاعات موجود بین حافظه اصلی و حافظه مجازی باشد ( هارد دیسک ) ، باتوجه به تفاوت محسوس سرعت بین آنها ، مدت زمان زیادی صرف عملیات جایگزینی می گردد. در چنین حالتی سرعت سیستم بشدت افت کرده و عملا" در برخی حالات غیرقابل استفاده می گردد. محل نگهداری اطلاعات بر روی هارد دیسک را یک Page file می گویند. در فایل فوق ، صفحات مربوط به حافظه اصلی ذخیره و سیستم عامل در زمان مورد نظر اطلاعات فوق را مجددا" به حافظه اصلی منتقل خواهد کرد. در ماشین هائی که از سیستم عامل ویندوز استفاده می نمایند ، فایل فوق دارای انشعاب swp است . پیکربندی حافظه مجازی ویندوز 98 دارای یک برنامه هوشمند برای مدیریت حافظه مجازی است . در زمان نصب ویندوز ، پیکربندی و تنظیمات پیش فرض برای مدیریت حافظه مجازی انجام خواهد شد. تنظیمات انجام شده در اغلب موارد پاسخگو بوده و نیازی به تغییر آنها وجود نخواهد داشت . در برخی موارد لازم است که پیکربندی مدیریت حافظه مجازی بصورت دستی انجام گیرد. برای انجام این کار در ویندوز 98 ، گزینه System را از طریق Control panel انتخاب و در ادامه گزینه Performance را فعال نمائید. در بخش Advanced setting ، گزینه Virtual memory را انتخاب نمائید. با نمایش پنجره مربوط به Virtual Memory ، گزینه "Let me specify my own virtual memory setting" را انتخاب تا زمینه مشخص نمودن مکان و طرفیت حداقل و حداکثر فایل مربوط به حافظه مجازی فراهم گردد..در فیلد Hard disk محل ذخیره نمودن فایل و درفیلد های دیگر حداقل و حداکثر ظرفیت فایل را بر حسب مگابایت مشخص نمائید. برای مشخص نمودن حداکثر فضای مورد نیاز حافظه مجازی می توان هر اندازه ای را مشخص نمود . تعریف اندازه ائی به میزان دو برابر حافظه اصلی کامپیوتر برای حداکثر میزان حافظه مجازی توصیه می گردد. میزان حافظه موجود هارد دیسک که برای حافظه مجازی در نظر گرفته خواهد شد بسیار حائر اهمیت است . در صورتیکه فضای فوق بسیار ناچیز انتخاب گردد ، همواره با پیام خطائی مطابق "Out of Memory" ، مواجه خواهیم شد. پیشنهاد می گردد نسبت حافظه مجازی به حافظه اصلی دو به یک باشد. یعنی در صورتیکه حافظه اصلی موجود 16 مگابایت باشد ، حداکثر حافظه مجازی را 32 مگابایت در نظر گرفت . یکی از روش هائی که بمنظور بهبود کارائی حافظه مجاری پیشنهاد شده است ، ( مخصوصا" در مواردیکه حجم بالائی از حافظه مجازی مورد نیاز باشد ) در نظر گرفتن ظرفیت یکسان برای حداقل و حداکثر انداره حافظه مجازی است . در چنین حالتی در زمان راه اندازی کامپیوتر، سیستم عامل تمام فضای مورد نیاز را اختصاص و در ادامه نیازی با افزایش آن همزمان با اجرای سایر برنامه ها نخواهد بود. در چنین حالتی کارآئی سیستم بهبود پیدا خواهد کرد . یکی دیگر از فاکتورهای مهم در کارآئی حافظه مجازی ، محل فایل مربوط به حافظه مجازی است . در صورتیکه سیستم کامپیوتری دارای چندین هارد دیسک فیزیکی باشد ، ( منظور چندین درایو منظقی نیست ) می توان حجم عملیات مربوط به حافظه مجازی را بین هر یک از درایوهای فیزیکی موجود توزیع کرد. روش فوق در مواردیکه از حافظه مجازی در مقیاس بالائی استفاده می گردد ، کارآئی مطلوبی را بدنبال خواهد داشت . http://iritn.com/index.php?action=show&type=news&id=5735
منبع : از گروه computer4all حافظه مجازی یکی ازبخش های متداول در اکثر سیستم های عامل کامپیوترهای شخصی است . سیستم فوق با توجه به مزایای عمده، بسرعت متداول و با استقبال کاربران کامپیوتر مواجه شده است . اکثر کامپیوترها در حال حاضر از حافظه های محدود با ظرفیت 64 ، 128 و یا 256 مگابایت استفاده می نمایند. حافظه موجود در اکثر کامپیوترها بمنظور اجرای چندین برنامه بصورت همزمان توسط کاربر ، پاسخگو نبوده و با کمبود حافظه مواجه خواهیم شد. مثلا" در صورتیکه کاربری بطور همزمان ، سیستم عامل ، یک واژه پرداز ، مرورگر وب و یک برنامه برای ارسال نامه الکترونیکی را فعال نماید ، 32 و یا 64 مگابایت حافظه، ظرفیت قابل قبولی نبوده و کاربران قادر به استفاده از خدمات ارائه شده توسط هر یک از نرم افزارهای فوق نخواهند بود. یکی از راهکارهای غلبه بر مشکل فوق افزایش و ارتقای حافظه موجود است . با ارتقای حافظه و افزایش آن ممکن است مشکل فوق در محدوده ای دیگر مجددا" بروز نماید. یکی دیگر از راهکارهای موجود در این زمینه ، استفاده از حافظه مجازی است . در تکنولوژی حافظه مجازی از حافظه های جانبی ارزان قیمت نظیر هارد دیسک استفاده می گردد. در چنین حالتی اطلاعات موجود در حافظه اصلی که کمتر مورد استفاده قرار گرفته اند ، از حافظه خارج و در محلی خاص بر روی هارد دیسک ذخیره می گردند. بدین ترتیب بخش ی از حافظه اصلی آزاد و زمینه استقرار یک برنامه جدید در حافظه فراهم خواهد شد. عملیات ارسال اطلاعات از حافظه اصلی بر روی هارد دیسک بصورت خودکار انجام می گیرد. مسئله سرعت سرعت خواندن و نوشتن اطلاعات بر روی هارد دیسک بمراتب کندتر از حافظه اصلی کامپیوتر است . در صورتیکه سیستم مورد نظر دارای عملیاتی حجیم در رابطه با حافظه مجازی باشد ، کارآئی سیستم بشدت تحت تاثیر قرار خواهد گرفت . در چنین مواردی لازم است که نسبت به افزایش حافظه موجود در سیستم ، اقدام گردد. در مواردی که سیستم عامل مجبور به جابجائی اطلاعات موجود بین حافظه اصلی و حافظه مجازی باشد ( هارد دیسک ) ، باتوجه به تفاوت محسوس سرعت بین آنها ، مدت زمان زیادی صرف عملیات جایگزینی می گردد. در چنین حالتی سرعت سیستم بشدت افت کرده و عملا" در برخی حالات غیرقابل استفاده می گردد. محل نگهداری اطلاعات بر روی هارد دیسک را یک Page file می گویند. در فایل فوق ، صفحات مربوط به حافظه اصلی ذخیره و سیستم عامل در زمان مورد نظر اطلاعات فوق را مجددا" به حافظه اصلی منتقل خواهد کرد. در ماشین هائی که از سیستم عامل ویندوز استفاده می نمایند ، فایل فوق دارای انشعاب swp است . پیکربندی حافظه مجازی ویندوز 98 دارای یک برنامه هوشمند برای مدیریت حافظه مجازی است . در زمان نصب ویندوز ، پیکربندی و تنظیمات پیش فرض برای مدیریت حافظه مجازی انجام خواهد شد. تنظیمات انجام شده در اغلب موارد پاسخگو بوده و نیازی به تغییر آنها وجود نخواهد داشت . در برخی موارد لازم است که پیکربندی مدیریت حافظه مجازی بصورت دستی انجام گیرد. برای انجام این کار در ویندوز 98 ، گزینه System را از طریق Control panel انتخاب و در ادامه گزینه Performance را فعال نمائید. در بخش Advanced setting ، گزینه Virtual memory را انتخاب نمائید. با نمایش پنجره مربوط به Virtual Memory ، گزینه "Let me specify my own virtual memory setting" را انتخاب تا زمینه مشخص نمودن مکان و طرفیت حداقل و حداکثر فایل مربوط به حافظه مجازی فراهم گردد..در فیلد Hard disk محل ذخیره نمودن فایل و درفیلد های دیگر حداقل و حداکثر ظرفیت فایل را بر حسب مگابایت مشخص نمائید. برای مشخص نمودن حداکثر فضای مورد نیاز حافظه مجازی می توان هر اندازه ای را مشخص نمود . تعریف اندازه ائی به میزان دو برابر حافظه اصلی کامپیوتر برای حداکثر میزان حافظه مجازی توصیه می گردد. میزان حافظه موجود هارد دیسک که برای حافظه مجازی در نظر گرفته خواهد شد بسیار حائر اهمیت است . در صورتیکه فضای فوق بسیار ناچیز انتخاب گردد ، همواره با پیام خطائی مطابق "Out of Memory" ، مواجه خواهیم شد. پیشنهاد می گردد نسبت حافظه مجازی به حافظه اصلی دو به یک باشد. یعنی در صورتیکه حافظه اصلی موجود 16 مگابایت باشد ، حداکثر حافظه مجازی را 32 مگابایت در نظر گرفت . یکی از روش هائی که بمنظور بهبود کارائی حافظه مجاری پیشنهاد شده است ، ( مخصوصا" در مواردیکه حجم بالائی از حافظه مجازی مورد نیاز باشد ) در نظر گرفتن ظرفیت یکسان برای حداقل و حداکثر انداره حافظه مجازی است . در چنین حالتی در زمان راه اندازی کامپیوتر، سیستم عامل تمام فضای مورد نیاز را اختصاص و در ادامه نیازی با افزایش آن همزمان با اجرای سایر برنامه ها نخواهد بود. در چنین حالتی کارآئی سیستم بهبود پیدا خواهد کرد . یکی دیگر از فاکتورهای مهم در کارآئی حافظه مجازی ، محل فایل مربوط به حافظه مجازی است . در صورتیکه سیستم کامپیوتری دارای چندین هارد دیسک فیزیکی باشد ، ( منظور چندین درایو منظقی نیست ) می توان حجم عملیات مربوط به حافظه مجازی را بین هر یک از درایوهای فیزیکی موجود توزیع کرد. روش فوق در مواردیکه از حافظه مجازی در مقیاس بالائی استفاده می گردد ، کارآئی مطلوبی را بدنبال خواهد داشت . http://iritn.com/index.php?action=show&type=news&id=5735
قوانین فیزیک در زمینمنبع [ویرایش]
ابتدا یک توضیح مختصر بدم : متاسفانه من کسانی را دیدم که هیچ اطلاعی از مسائل هسته ایی نداشتند و اصلا هم هیچگونه اصراری در بدست آوردن این تکنولوژی در این افراد ندیدم ! البته تعدادی از این دوستان که اتفاقا دانشجو هم بودند به علت جهل نسبت به این موضوع علاقه ایی به تکنولوژی های روز ندارند و آرمانشهر آنان دبی و امثالهم میباشد ! لازم دیدم که کمی در سطح سواد خودم دراین موضوع روشن گری کنم تا هم دستاورد های دانشمندان عزیزمان هیچ انگاشته نشود و هم دوستانی که در رشته هایی غیر فنی درس میخوانند اطلاعاتی کافی در مورد رآکتور ؛ انواع آن ؛ سیستم و کارکرد و سوخت و قانون های فیزیک در این زمینه بدست آورند .
-----------------------------------
انیشتین بعد از اینکه قوانین نسبیت را بیان نمود . و رابطه بین جرم و انرژی را کشف کرد ( مثلا در زمان انیشتین عنوان شد : اگر به یک ذره خیلی سریع انرژی وارد کنیم ، عملا جرم آنها افزایش می یابد . در موسسه پژوهشهای ذرات بنیادی دسی ، در نزدیکی هامبورگ آلمان ، بالا بردن جرم ذرات بنیادی تا 6000 برابر جرم واقعی آنها کاری ساده محسوب میشود . ) اینشتین این نتیجه را گرفت که ماده ( جرم ) فقط نوعی از انرژی است . و آن را طبق فرمول E = mc^2 بیان نمود . یعنی میزان انرژی آزاد شده E برابر است با جرم ماده ضرب در مجذور سرعت نور .
هم خورشید و هم بمب های اتمی و هم راکتور های اتمی بر طبق این فرمول کار میکنند .
-----------------------
درون خورشید :
اهم
ابتدا یک توضیح مختصر بدم : متاسفانه من کسانی را دیدم که هیچ اطلاعی از مسائل هسته ایی نداشتند و اصلا هم هیچگونه اصراری در بدست آوردن این تکنولوژی در این افراد ندیدم ! البته تعدادی از این دوستان که اتفاقا دانشجو هم بودند به علت جهل نسبت به این موضوع علاقه ایی به تکنولوژی های روز ندارند و آرمانشهر آنان دبی و امثالهم میباشد ! لازم دیدم که کمی در سطح سواد خودم دراین موضوع روشن گری کنم تا هم دستاورد های دانشمندان عزیزمان هیچ انگاشته نشود و هم دوستانی که در رشته هایی غیر فنی درس میخوانند اطلاعاتی کافی در مورد رآکتور ؛ انواع آن ؛ سیستم و کارکرد و سوخت و قانون های فیزیک در این زمینه بدست آورند .
-----------------------------------
انیشتین بعد از اینکه قوانین نسبیت را بیان نمود . و رابطه بین جرم و انرژی را کشف کرد ( مثلا در زمان انیشتین عنوان شد : اگر به یک ذره خیلی سریع انرژی وارد کنیم ، عملا جرم آنها افزایش می یابد . در موسسه پژوهشهای ذرات بنیادی دسی ، در نزدیکی هامبورگ آلمان ، بالا بردن جرم ذرات بنیادی تا 6000 برابر جرم واقعی آنها کاری ساده محسوب میشود . ) اینشتین این نتیجه را گرفت که ماده ( جرم ) فقط نوعی از انرژی است . و آن را طبق فرمول E = mc^2 بیان نمود . یعنی میزان انرژی آزاد شده E برابر است با جرم ماده ضرب در مجذور سرعت نور .
هم خورشید و هم بمب های اتمی و هم راکتور های اتمی بر طبق این فرمول کار میکنند .
-----------------------
درون خورشید :
درون خورشید شرایطی غیر قابل تصور برای ما وجود دارد .گرمایی معادل پانزده میلیون درجه سانتیگراد و فشاری برابر 200 میلیارد آتمسفر ! به بیان ساده هسته های اتم هیدروژن تحت چنین شرایطی به هم پیوسته و جوش میخورند ! هر چهار اتم هیدروژن تحت عملی به نام ذوب هسته ایی یا " جوشش هسته ایی " تبدیل به یک اتم هلیوم میشوند . خورشید در هر ثانیه 564 میلیون تن هیدروژن مصرف کرده و 560 میلیون تن هلیوم به وجود می آورد . که در این میان مقداری جرم برابر 4 میلیون تن که .07 % از سوخت مصرفی میباشد تبدیل به انرژی میشود که در نهایت به صورت نور و گرما گسترش میابد . با وجود نیار عظیمی که خورشید به سوخت دارد . میتواند 10 میلیارد سال بدرخشد که از این عمر حود 5 میلیارد سال را گذرانیده و در نیمه راه قرار دارد.
نیوتون در قانون دوم حرکت خود به بررسی علت بوجود آمدن شتاب پرداخت
قوانین فیزیک در زمینمنبع [ویرایش]
معلوم شد زمان مي تواند بعضي ماده ها را تغيير بدهد كيمياگران براي بدست آوردن طلا مي خواستند كه عنصرها را به يكديگر تبديل كنند . رلديو اكتيويته در هستة اتم صورت مي گيرد و بر اثر آن جسم جنس اتم تغيير مي كند. ماده اي كه راديواكتيويته است دو اثر از خود باقي مي گذارد : 1_ انرژي آزاد مي كند . 2_ عنصري جديد كه هيچ خاصيت عنصر قبلي را ندارد با جرم اتمي كمتر بوجود مي آورد . توجه كنيد ذرة آلفا ( هستة هليم ) دو پروتون و دو نوترون دارد . اين عصر داراي وزن اتمي 4 مي باشد . وقتي يك ذرة آلفا از جسم خارج مي شود شماره اتمي آن دو واحد و از جرم اتمي آن 4 واحد كم مي شود. خارج شدن ذرة بتا_ يك الكترون_ در هستة جسم تغيير نمي دهد زيرا وزن الكترون بسيار ناچيز است و مي شود آن را حساب نكرد . با خارج شدن الكترون كه بار منفي دارد يك واحد بار مثبت به هسته اضافه مي شود بدين ترتيب شمارة اتمي عنصر عدة پروتونها ( با بار يا الكتريسيته مثبت ) يك واحد زياد مي شود .
بدين ترتيب مي بينيم كه عنصرهاي جديدي بوجود مي آيند . براي مثال اورانيوم 235 پس از مدتي به راديم و رادون و پلونيم تبديل مي شود .
جرم ماده راديواكتيويته بر اثر تابش و تغيير جنس كم مي شود اين كم شدن جرم در تمام ماده هاي راديواكتيو به يك اندازه نيست . مدت زماني كه در طول آن جرم جسم راديواكتيو نصف مي شود نيم عمر ناميده مي شود . نيم ديگر جسم به انرژي تبديل شده است .
جرم معيني از راديم پس از 1620 سال نيم مي شود و پس نيم عمر آن 1620سال مي باشد . نيم عمر اورانيوم 238 چندين ميليارد سال مي باشد . برخلاف اينها نيم عمر پلونيم يك ميليونيم ثاينه مي باشد .
هنري بكرل دانشمند فرانسوي در سال 1896 از روي تصادف مقداري تركيب اورانيوم را كنار صفحة حساس عكاسي قرار داد.
پس از چند روز كه صفحة عكاسي را ظاهر كرد متوجه شد كه صفحه سياه شده است . بعدها معلوم شد كه اين سياهي از تركيب اورانيوم نتيجه شده است . تحقيقات بعدي نشان داد كه : اشعة ناديدني از تركيب اورانيوم مي تابد . اين پديده _ خارج شدن اشعه هاي مخصوص _ راديواكتيويته ناميده مي شود.
دانشمندان نمي دانستند شعاع هاي مجهول از كجا مي آيند . آنها نمي دانستند شعاع ها چرا و چگونه بوجود مي آيند ولي بزودي پاسخ آن را پيدا كردند .
ماري كوري شيميدان لهستاني درباره تجربه بكرل و اورانيوم او كنجكاو شد . او به كمك شوهرش كوشيد كه بر روي اورانيوم آزمايشهاي بيشتري بكند . معلوم شد كه خاصيت راديواكتيوتيه تنها در اورانيوم وجود ندارد ماري كوري عنصر جديدي كه راديوم ناميده شد پيدا كرد .
خاصيت راديواكتيويته راديم دوميليون مرتبه از اورانيوم شديدتر است .
ماري و پيركوري _ شوهر ماري _ جايزة نوبل در فيزيك را گرفتند . پس از مرگ پير دوباره ماري جايزة نوبل گرفت .
اين عنصر انرژي خود را در همة جهات پخش مي كرد و به نظر نمي رسيد كه تمام بشود . دماي آن بيشتر از دماي محيط بود و اين نشان مي داد كه ماده مي تواند گرما توليد بكند .
بزودي عنصرهاي راديواكتيوديگري پيدا شد .
مهمترين اين عنصرها عبارتند از:
راديم _ پولونيم _ اورانيوم _ توريم و آكتينيم . دانشمندان به زودي فهميدند كه راديم سه جور اشعه بوجود مي آورد . اين اشعه ها به نام هاي اشعة بتا _ آلفا و گاما ناميده مي شوند .اشعة بتا ذراتي از الكترونها ( الكتريسيتة منفي ) مي باشد كه با سرعت بسيار زيادي حركت مي كند . اشعة گاما خيلي بانفوذ است : با اشعة گاما عكس روشنتري از اشعة مجهول بدست مي آيد .اشعة گاما از نوع اشعة مجهول مي باشد . اين اشعه بسيار با نفوذ است . اشعة آلفا از ذرات با الكتريسيته مثبت تشكيل شده است . اين ذرات هستة اتم هليم مي باشند .
به گزارش سرويس «علمي» خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين دانشمندان تاكيد كردند: اگر اين كشف در آزمايشات متعاقب نيز تاييد شود، يافتههاي اخير دريافتهاي اصلي از مدل استاندارد فيزيك را به چالش خواهد كشيد و ميتواند كاربردهاي مهمي در درك صحيحتر ما از ماده در عالم كائنات داشته باشد.
فيزيكدانان چندين دهه است كه متوجه شدهاند تعداد نوترينوهايي كه از خورشيد به زمين ميرسند، كمتر از تعداد پيش بيني شده در مدلهاي خورشيدي است.
اين تضاد دو معني ميتواند داشته باشد؛ يا اينكه مدل ها اشتباه ميكنند يا اين كه در اين مسير اتفاق ديگري براي نوترينوها مي افتد.
اكنون دانشمندان انستيتو ملي فيزيك هستهاي ايتاليا براي اولين بار موضوع جديدي را در طول يك پروسه موسوم به نوسان نوترينو مشاهده كردهاند كه نوع ديگري از ذره موسوم به «تائو» است.
محققان تصريح كردند كه بر اساس "مدل استاندارد" ، نوترينوها نمي توانند جرم داشته باشند، اما آزمايشات جديد ثابت كرده است كه اين امكان براي نوترينوها هم وجود دارد.
يك كاربرد اين يافتههاي نوين اين است كه انواع ناشناختهاي از نوترينوها وجود دارند كه ميتوانند طبيعت ماده تاريك را مشخص كنند.
همچنين بررسيها نشان داد بر خلاف ذرات باردار، نوترينوها به ميدان الكترومغناطيسي به طور طبيعي حساس نيستند.
علاوه بر اين ذرات نوترينو ميتوانند از ميان ماده بگذرند و در نتيجه همان راستاي حركت خود را در پيش بگيرند و از مانع ماده عبور كنند.
منبع ایسنا
MisS-A |